خلاصه داستان : گیلبرت وولی (جری لوئیس) شعبده بازی است که برای سرگرم کردن نظامیان به شرق آسیا فرستاده می شود. او در طول اقامتش با یک پسر بچه یتیم دوست می شود و...

خلاصه داستان : یک کارگر معدن مهاجر بین درگیری کارگران و مالکان معدن گرفتار می شود و.

خلاصه داستان : پس از اینکه کاپیتان پلیس "دن مکلارن" به مقام کمیسری می رسد،کاراگاه سابق "جانی بلیک" با متقاعد کردن رئیس "آل کروگر" مبنی بر اینکه او قصد پیوستن به مافیا را دارد،او را از میدان بدر می کند و...

خلاصه داستان : مالک بشر دوست یک فروشگاه متهمان سابقه دار را استخدام می کند تا به آنها شانسی دوباره بدهد. اما یکی از متهمانی که او استخدام کرده دو تن از هم قطاران خود را برای سرقت از فروشگاه خبر می کند و...

خلاصه داستان : "خواکین شنون" پس از سفری با قایق ماهیگیری خود به خانه بازمی گردد. اولین دوست او، "چارلز نلسون" قرار است روز بعد با خواهر او ازدواج کند. "نلسون" مست کرده و "شنون" او را کنار جسد مردی که پیشتر با او درگیر شده بود پیدا می کند و...

خلاصه داستان : دو پسر کاملا شبیه به هم،یکی پسری خیابانی و دیگری یک شاهزاده برای تجربه کردن زندگی دیگری جای خود را با هم عوض می کنند و...

خلاصه داستان : یک ماجراجو به همراه نامزدش از منطقه ای ناشناخته دیدن می کنند. اما آنها متوجه می شوند منطقه محل سکونت دایناسورها و موجودات خطرناکی است و...

خلاصه داستان : « ادى تیلر » ( فاندا ) به دلیل سرقت به زندان مى‏افتد و پس از آزادى سوگند مى‏خورد كه از راه راست منحرف نشود. او با « جون گراهام » ( سیدنى ) ، ازدواج مى‏كند. اما سایه‏ى سنگین گذشته ، آنان را رها نمى‏كند.